۱۳۹۰ دی ۱۶, جمعه

جانِ کلام دست من است، دست شماست!



جانِ کلام دست من است، دست شماست ... و دست هر آنکسی است که دستی بر آتش دارد!
جان کلام در جویبارها جاریست و هر روز دارد به سنگ میکوبد، به صخره میکوبد!
چشم ها را باید باز کرد، باید دید چگونه دیده گان منتظر، چه باور کنند چه نکنند، خوشه های ستاره گان، تاکستانهای روشن فردایند.

این خورشید، از غرب یا شرق، از آسمان یا از دورترین چالاب های سنگستان هان دور، مهم نیست، جانِ کلام اینست که طلوع میکند!
جانِ کلام  دست من است، جانِ کلام دست شماست!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر